ورزش در گروه های سنی و جنسی مشخص
شباهت های میان زنان و مردان کم نبوده و تفاوت های مشاهده شده نیز با بزرگی جثه آقایان مرتبط است چرا که پس از تعدیل این گزینه ، تفاوت ها نیز کمتر می شوند،به طور کلی این تفاوت ها را می توان از چهار منظر مورد بررسی قرار داد( ساختار اسکلتی ،ترکیب بدنی،فیزیولوژی و اثرات تمرینات ورزشی).
پیش از بلوغ تفاوت های قابل مشاهده میان دختران و پسران بسیار اندک بوده، دختران کمی زودتر از پسران به سن بلوغ می رسند(۱۳-۹ در مقایسه با ۱۴- ۱۰).رشد استخوانی نیز به همین شکل در دختران کمی زودتر از پسران اتفاق می افتد.
جهش رشدی در دختران در حوالی ۱۱ سالگی و در پسران در حدود دو سال دیرتر(۱۳ سالگی) رخ می دهد.سرعت رشد قد در دختران معمولا با شروع عادت ماهیانه (۱۴- ۱۲ سالگی) کاهش یافته، پس از این رویداد حداکثر ۵ سانتیمتر بر قد آنها افزوده می شود و دختران حداکثر قد خود را در سن ۱۷-۱۶ سالگی خواهند داشت.پسران جهش رشدی خود را بین ۱۵-۱۲ سالگی تجربه کرده، سیر آن تا ۲۱-۲۰ سالگی متوقف نمی شود.
روند افزایش وزن نیز همانند رشد قد است.
کسب حداکثر توده استخوانی با حدود یک سال تاخیر نسبت به حداکثر رشد طولی آن رخ می دهد. این تاخیر باعث می شود در خلال جهش رشدی، ضعفی نسبی در استحکام استخوانی ایجاد شود(خطر بروز شکستگی ).
قد کوتاهتر زنان(عموما) و پهنای بیشتر لگن در ایشان موجب پایین تر قرار گرفتن مرکز ثقل و در نتیجه ثبات بیشتر آنان می شود که این امر باعث افزایش تعادل در زنان می شود(موفقیت بیشتر در رشته های ورزشی که این فاکتوردر آنها مهم است).
درصد چربی بدن در بانوان ۲۶% در مقایسه با ۱۴% چربی بدن آقایان است. توزیع چربی زیر پوستی در بانوان در محل لگن و ران است، در حالی که در مردان بیشتر شکم و قسمت فوقانی تنه را شامل می شود.
از منظر سیستم قلبی- عروقی، در زنان اندازه قلب کوچکتر بوده، باعث کاهش برون ده قلبی می شود که در نتیجه افزایش جبرانی (۵ ضربه) تعداد ضربان قلب رادر پی دارد.
اندازه کوچکتر قفسه سینه، حجم باقیمانده تنفسی کمترو ظرفیت کمتر ریه ها در بانوان، همگی منجر به کاهش vo2max در آنان می شود که با در نظر گرفتن جثه مردان، این تفاوت به ۲۰درصد می رسد.
اثرات تمرینات قدرتی در زنان به علت عدم افزایش توده عضلانی محدود است و در شرایط تمرینی یکسان، زنان به ۳/۲ اثرات تمرینی در مقایسه با مردان می رسند.
در مورد تمرینات استقامتی نیززنان به اثراتی به میزان ۱۵-۵درصد کمتر نسبت به آقایان دست می یابند(vo2max پایین تر نسبت به مردان).
اثرات سیکل قاعدگی زنان بر عملکرد ورزشی
یک سیکل طبیعی که به طور معمول بین ۳۵-۲۳ روز به طول می انجامد، به دو فاز فولیکولار و لوتئال تقسیم می شود.
علیرغم اینکه برخی تحقیقات( که البته به دلیل متدولوژی خاص خود، فاقد اعتبار لازم هستند)، عملکرد ورزشی در زنان را به صورت منفی متاثر از این دوران می دانند، پژوهش های انجام شده و معتبردر سالیان اخیر، نتوانستند این تاثیرپذیری را ثابت کنند.
تنها در یکی از این مطالعات بیان شده که چنانچه ورزشکاری در فاز لوتئال باشد و در شرایط آب و هوایی گرم به فعالیت استقامتی بپردازد، ممکن است دچار افت عملکرد شود.
در مورد سندرم پیش از قاعدگی که به علت احتباس مایعات اتفاق می افتد( که ورزش یکی از راه های درمانی آن عنوان می شود،) نیزمیتوان از دیورتیک ها استفاده نمود که البته این روش درمانی در مورد بانوان ورزشکار با توجه به ماهیت دوپینگی بودن دیورتیک ها توصیه
نمی شود.می توان از داروهای جایگزین مانند:SSRI ،ایزوفلاوونات و یا OCP با دوز پایین استفاده نمود.
نکته مهم در این رابطه این است که بسیاری از بانوان تمایل دارند که در خلال انجام فعالیت های ورزشی، با دوران سیکل قاعدگی خود مواجه نباشند.صرفنظر از درست یا نادرست بودن این باور، چنانچه ورزشکاری بخواهد در این شرایط قرار نگیرد، باید توجه داشته باشد:
– بهتر است این اقدام برای رویدادهای مهم صورت گیرد.
– بهترین روش استفاده از OCP است.
– این دارو باید به گونه ای تجویز شود که ۱۰ روز پیش از شروع مسابقه قطع گردد.
OCP را می توان از سن ۱۶ سالگی و یا در دختر خانمی که سه سیکل را پشت سر گذاشته است، تجویز نمود. اخذ شرح حال دقیق شخصی و خانوادگی با تمرکز ویژه بر روی مشکلات قلبی-عروقی و اندازه گیری فشار خون بسیار مهم است.
اثرات ورزش در بانوان
– منارک دیررس: به نظر می رسد سن شروع منارک با میزان فعالیت ورزشی در ارتباط باشد.
دیده شده در غیاب فعالیت فیزیکی شدید نیزچنانچه منارک دیررس رخ دهد، باعث ایجاد یکسری امتیازات در این قبیل ورزشکاران خواهد شد( اندام تحتانی بلندتر، لگن باریکتر، چربی کمتر که همگی باعث افزایش عملکرد می گردد).
– اختلالات سیکل قاعدگی: شامل
آمنوره اولیه
آمنوره ثانویه
اولیگومنوره
در این اختلالات مانند سایر شرایط(غیر ورزشی) نخستین اقدام بررسی محور هیپوتالاموس- هیپوفیز- تخمدان است.
به نظر می رسد میزان فعالیت و یا شدت آن در بروز این مشکلات دخیل باشند. بدین صورت که اینچنین فعالیتهایی منجر به ترشح کورتیزول و پپتیدهای اوپوئیدی شده که خود افزایش CRH را بدنبال دارد و بالا رفتن CRH می تواند ترشح LH را مهار نماید.
به نظر می رسد اختلالات سیکل قاعدگی ناشی از فعالیت، بیش از همه به میزان انرژی در دسترس ورزشکار مربوط باشد( مصرف بیش از حد انرژی و یا دریافت ناکافی آن از راه تغذیه)، که خود از طریق مرکزی منجر به سرکوب سیستم رپروداکتیو و هیپواستروژنیسم می گردد.
دیده شده مبتلایان به این قبیل مشکلات در صورت بالا رفتن درصد چربی بدنشان، سیکل طبیعی خود را باز می یابند.
در اخذ شرح حال ایشان باید تاریخچه تمرینات( نوع، شدت، مدت و فواصل آن)، نحوه تغذیه، استرس های دریافت شده( سایکولوژیک، فیزیکی)، سابقه دریافت هرگونه دارو و ….، در نظر گرفته شود.
فراموش نشود مانند شرایط غیر ورزشی، چنانچه ورزشکاری با سابقه اختلال سیکل قاعدگی مراجعه نمود، حتما تست حاملگی وی باید بررسی شود.
در مراحل بعدی می توان به انجام یک معاینه ساده لگن اشاره کرد که پیش از انجام یک بررسی کروموزومی مقرون به صرفه تر خواهد بود.
چرا بروز این قبیل اختلالات در بانوان ورزشکار نگران کننده است؟ از آنجا که بانوان حداکثر توده استخوانی خود را در دهه سوم عمر خود بدست می آورند، چنانچه در همین زمان با اختلالات سیکل قاعدگی مواجه شوند، کمبود استروژن به وجود آمده منجر به از دست رفتن توده استخوانی بدن ایشان خواهد شد. عوارض ناشی از این شرایط در کوتاه مدت: شکستگی های تنشی و دردراز مدت: پوکی استخوان خواهد بود.
پیشگیری ازکاهش توده استخوانی، از اهداف اصلی درمان آمنوره است. در این شرایط مصرف OCP همزمان با رفع مشکلات تغذیه ای، تمرینی و استرسی مفید به نظر می رسد.
از سه جزئ : اختلالات تغذیه ای، آمنوره یا اولیگومنوره، استئوپروز یا استئوپنی تشکیل شده است.
شیوع آن نامعلوم بوده، فاکتورهای خطر شامل: گرسنگی های طولانی مدت، اعتماد به نفس پایین، ایده آلگرایی، دانش تغذیه ای ناکافی است. از جمله فاکتورهای تحریکی نیز می توان به مواردی چون: تاکید شدید بر وزن بدن به عنوان عاملی موثر در عملکرد، بردن به هر قیمتی، فشار از سوی اعضای خانواده یا دوستان و همبازی ها مبنی کاهش بیشتر وزن و … اشاره نمود. نکته مهم اینست که هیچگاه نباید منتظر ماند تا هر سه جزئ با هم تظاهر یابند.
در مواردی که ورزشکار ما دچار علائمی از پرخوری عصبی یا بی اشتهایی عصبی است، باید به وجود این سه گانه مشکوک شد به خصصوص اگر او در رشته هایی که لاغرتر بودن امتیاز محسوب می شود( دونده ها) و یا دارای رده بندی وزنی است(رشته های رزمی)، فعالیت می نماید.
گاهی اوقات این قبیل ورزشکاران برای نیل به هدفشان، از داروهای مدر و یا مسهل استفاده می کنند که خود می تواند موجب دهیدراتاسیون و یا اختلالات الکترولیتی گردد که در بعضی موارد کشنده است.
در تشخیص این دسته از ورزشکاران ارزش مصاحبه رودررو بسیار بالاست که در این شرایط باید به بررسی علائمی چون: ترس شدید از چاق شدن، اصرار بیش از اندازه بر تناسب اندام، حملات متعدد از حال رفتن(syncope)، گیجی، تپش قلب، درد در نواحی قفسه سینه و شکم، اسهال و یا یبوست پرداخت.
همچنین در معاینه ممکن است علائمی چون: تحلیل ماهیچه ای، مو و پوست خشک، موهای کرک مانند، سرد و رنگ پریده بودن انتهای اندام ها و تورم غدد پاروتید مشهود باشد.
مدیریت درمان این بیماران نیازمند یک کار گروهی است که پزشک، روانشناس و کارشناس تغذیه حداقل آنرا تشکیل می دهند. باید با راهنمایی و آموزش به بیمار در خصوص شرایط تغذیه ای، تمرینات فیزیکی و استرس هایش آگاهی داد.ضمن آنکه درمان جایگزین با هورمون در کنار تجویز کلسیم و ویتامین D توصیه می شود.
گروه دوم- کودکان و نوجوانان
در سالیان اخیر رویکرد این دسته از جامعه به ورزش( به شکل اختصاصی) افزایش قابل توجهی داشته است. با روند رو به افزایش این ورزشکاران، طبعا آسیب های خاص ایشان نیز افزایش خواهد داشت.
نکته حائز اهمیت این است که نباید این گروه از ورزشکاران را مینیاتوری از بزرگسالان در نظر بگیریم چرا که نیازهای جسمانی، فیزیولوژیک و روانی ایشان متفاوت بوده، توجه خاصی را می طلبد.
به طور کلی افزایش وزن بی مورد در کودکانی که از لحاظ فیزیکی فعال نیستند، بیشتر رخ می دهد. شیوع چاقی در کودکانی که ۱ ساعت یا کمتر به تماشای تلویزیون می نشینند، در مقایسه با آنانی که ۴ ساعت یا بیشتر تلویزیون می بینند، بسیار کمتر است. کودکانی که در سنین پایین به فعالیت فیزیکی منظم می پردازند، غیر از پیشگیری از چاقی، از منافع کسب این عادت در سنین بزرگسالی نیز بهره مند می گردند.
از طرفی دیگر، گنجاندن فعالیت فیزیکی منظم در زندگی روزانه کودکان و نوجوانان می تواند اثر چشمگیری در افزایش توده استخوانی ایشان داشته باشد.
با توجه به این نکته که ۶۰% از کودکان حداقل یکی از عوامل خطر قابل تغییر در بروز بیماری های عروق کرونردر بزرگسالی را نشان می دهند، نقش تشویق بیشتر به پرداختن به ورزش روشن تر می شود.
عواملی که می توانند در این رابطه موثر باشند، شامل: اختصاص زمان بعدازظهر به فعالیت منظم، کسب لذت و حمایت خانواده از این عادت مثبت می باشد.
دستیابی به سطحی از آمادگی جسمانی برای شرکت در تمرینات ورزشی به تلفیقی ازچندین فاکتور بستگی دارد:
۱- کسب مهارت های حرکتی( سطح تکامل اعصاب)
۲- برقراری ارتباط با مربی و هم تیمی ها( سطح تکامل اجتماعی)
۳- توانایی در درک قوانین بازی( سطح شناختی)
این سطوح متعاقب یکدیگر ایجاد می شوند، بدین معنا که ابتدا سطح ۱ اتفاق افتاده ، پس از چندی سطح ۲ و دست آخر سطح ۳ رخ می دهند.جالب است که بدانیم ایجاد این سطوح در هر یک از کودکان متغیر بوده، به سن، اندازه جثه، وزن و یا قدرت فرد ارتباطی ندارد.
کسب یک نوع مهارت خاص از طریق انجام تمرینات مکرر آنهم پس از بدست آوردن مهارت حرکتی میسر است.
سوالی که به طوررایج از سوی والدین در مورد ورزش کودکان مطرح می شود، اینست که از چه سنی آمادگی جهت رقابت در یک رشته خاص در ایشان ایجاد می شود؟
از نقطه نظر علمی نمی توان پاسخ این سوال را به طور دقیق مشخص نمود، زیرا تجربه نشان داده است بر اساس توانایی های تکاملی هریک از افراد، این زمان متغیر است. به همین دلیل بهتر است هررشته ورزشی با شرایط و ویژگی های هر فرد، مطابقت داده شود( به طور مثال: توپ کوچکتر، زمین بازی محدودتر، مدت زمان کوتاهتر،عدم تاکید بر کسب امتیاز بیشتر به منظور برد و باخت و ……. ).
پیش از ۶ سالگی، هنوز مهارت های پایه ای به اندازه ای نیست تا کودک بتواند در یک رشته خاص به فعالیت و رقابت بپردازد. تعادل و دامنه تمرکز محدود بوده، قدرت و توانایی بینایی برای دنبال کردن اجسام متحرک به تکامل نرسیده است. در این سنین بهتر است بر کسب مهارت های عمومی و پایه ای چون: دویدن، پریدن، جهش، پرتاب کردن و … تاکید نمود که بهتر است آنهم جنبه لذت بردن و بدست آوردن تجربه را داشته بلشد.
در ۶ سالگی که مهارت های عمومی و پایه ای شکل گرفته اند، کودک قادر است در فعالیت های منسجم و خاص به بازی و رقابت بپردازد. ولی هماهنگی بین چشم و دست ها که برای انجام مهارت های حرکتی پیچیده لازم است ایجاد نشده، در شناخت، درک و یادآوری چهارچوب و قوانین بازی همچنان اشکال وجود دارد. هنوز هم تاکید بر کسب مهارت بهتر از تشویق به بردن است.
در سنین ۱۲- ۱۰ سالگی، اغلب کودکان مهارت های حرکتی خود را به دست آورده، قابلیت شناختی لازم برای شرکت در رقابت هایی که قوانین خاصی را دارا هستند، پیدا می کنند.
گاهی اوقات والدین از اینکه به طور مثال فرزند ۹ ساله خود را در ورزش هایی که تماسی( contact sports) است( مانند فوتبال) ، شرکت دهند، واهمه دارند. به این گروه از والدین که در واقع از احتمال بروز آسیب در فرزندشان در هراس هستند باید خاطرنشان کرد که قامت و قدرت این گروه از ورزشکاران به اندازه ای نیست که بتواند نیروی لازم برای ایجاد یک آسیب جدی ایجاد نماید.
در حین رشد، فاکتورهای استقامتی نیز روند رو به افزایش داشته، در مورد انجام تمرینات قدرتی و کار با وزنه، خطری( آسیب ساختار اسکلتی در حال رشد) متوجه این دسته از ورزشکاران نیست. آسیب های گزارش شده در مورد تمرینات قدرتی، بیشتر از نوع آسیب بافت نرم( sprain, strain) و عمدتا درناحیه کمر بوده، در مواقعی که نظارت مناسب از سوی مربی مجرب وجود ندارد و یا تکنیکی به غلط اجرا شود، اتفاق می افتد.
لازم به ذکر است که نباید تمرینات قدرتی با وزنه برداری اشتباه شود.
در مورد انجام تمرینات شدید و سخت، این شبهه وجود دارد که بر روی رشد و بلوغ نوجوانان اثر نامطلوبی داشته باشد.
در رفع این ابهام می توان گفت نکته اساسی در این مورد این است که این قبیل ورزشکاران از لحاظ تغذیه ای خود را در محرومیت شدیدی قرار می دهند. چنانچه این مطلب اصلاح گردد، رشد و بلوغ مشکلی نخواهد داشت.
۱٫ Petrie TA, Greenleaf C, Reel JJ, Carter JE. An examination of psychosocial correlates of eating disorders among female collegiate athletes. Res.Q.Exerc.Sport 2009 Sep;80(3):621-32.
2. Rauh MJ, Macera CA, Trone DW, Shaffer RA, Brodine SK. Epidemiology of stress fracture and lower-extremity overuse injury in female recruits. Med.Sci.Sports Exerc. 2006 Sep;38(9):1571-7.
3. Rumball JS, Lebrun CM. Use of the preparticipation physical examination form to screen for the female athlete triad in Canadian interuniversity sport universities. Clin.J.Sport Med. 2005 Sep;15(5):320-5
4. Birrer BR, O’connor F, Sports medicine for the Primary care physician. USA: CRC PRESS; 2004
5. Brukner P, khan K, clinical sports Medicine. Australia: Mc Graw- Hill; 2007
دکتر الهام دادگستر- رئیس کمیته امور بانوان فدراسیون پزشکی ورزشی